(( فهرست ))
چکیده 1
مقدمه 2
فصل اول: کلیات 5
تعریف هنر 5
تعریف موسیقی 7
تعریف لغوی موسیقی 8
پیوند موسیقی و شعر 8
موسیقی آن سوی دنیای مادی 10
موسیقی درمانی 12
موسیقی و پیری 14
تأثیر موسیقی در بیماران پایانه 15
قواعد زبان موسیقی 15
ساختار موسیقی 18
خوش آهنگی و ناخوش آهنگی صداها 19
موسیقی از لحاظ ساختار 19
دورنمای موسیقی ایرانی 19
خلاصه تاریخی موسیقی ایران 19
موسیقی دوره هخامنشی 20
موسیقی دوره ساسانی 21
موسیقی دوره اسلامی 22
نهضت علمی موسیقی 22
شکل شناسی موسیقی ایرانی 22
آوازهای مذهبی 23
موسیقی فولکلوریک ایران 23
موسیقی شهری 23
موسیقی عرفانی 23
سازهای موسیقی ایرانی 24
فصل دوم: مبانی نظری طرح 25 موسیقی و معماری 26
فرهنگ، موسیقی و معماری 26
اشتراکات معماری و موسیقی 29
جدول مقایسه معماری و موسیقی30
پرسپکتیو در معماری و موسیقی 31
تقارن در معماری و موسیقی 31
رنگ در معماری و موسیقی 32
تناسبات در معماری و موسیقی 32
زمان در معماری و موسیقی 33
مکان در معماری و موسیقی 35
حرکت در معماری 37
حرکت در موسیقی 40
ریتم یا ضرب آهنگ در معماری 41
ریتم یا ضرب آهنگ در موسیقی 42
ساز شناسی43
فصل سوم: بررسی نمونه های مشابه ……………68
نمونه های داخلی 69
تالار وحدت تهران 69
تأتر شهر تهران 70
موزه موسیقی تهران71
نمونه های خارجی 74
سالن فیل هارمونی برلین 74
خانه اپرای سیدنی 77
شهر موسیقی پاریس 78
پروژه کنسرت هال والت دیسنی لس آنجلس 81
سالن کنسرت موسیقی روی تامسون 90
مرکز سمفونی مورتون میرسون 91
فصل چهارم: بررسی محیط پیرامون طرح (اقلیم) 95
موقعیت جغرافیایی 95
آب و هوا 96
شرایط جوی 96
وجه تسمیه97
معماری و شهرسازی101
تقسیمات جغرافیایی استان 101
فصل پنجم: معرفی و تحلیل سایت 111
فصل ششم: برنامه فیزیکی ……117
برنامه ریزی فیزیکی طرح 118
فصل هفتم: معرفی طرح معماری121
پلان ها – مقاطع- نماها 124
پیوست: ضوابط و استانداردها 138
پیوست: آکوستیک در معماری 165
پیوست:معماری پایدار182
منابع و مأخذ 183
چکیده………………………………………………………………………………………185
چکیده
مطالبی که در این رساله ارائه گردیده به شرح زیر است:
ابتدا به مطالعات عمومی درباره موسیقی پرداخته شده است و در گام اول مطالبی
مانند تاریخچه موسیقی و ارکان و اجزاء تشکیل دهنده آن مورد بررسی قرار
گرفته است.
در قدم بعدی مسایل فنی مربوط به سالنهای موسیقی گردآوری و دسته بندی شده
است. مطالبی چون: استانداردهای معماری، آکوستیک سالنهای موسیقی، سازه و
تاسیسات مناسب سالن مورد بررسی قرار گرفته است.
در مرحله بعد به منظور اینکه مطالب ذکر شده در فصول قبل واضح تر و کارا تر باشند به بررسی چند نمونه موفق در دنیا پرداخته شده است.
پس از تمام این مطالعات مقدمات طراحی فراهم گردید و اولین گام به سمت طراحی
با انتخاب مناسب سایت پروژه و بررسی پتانسیلهای آن برداشته شد.
گام بعدی تعیین مبانی نظری و تئوریهای موثر در طراحی بود که در فصلی تحت عنوان مبانی نظری ارائه گردیده است.
پس از این مرحله، جداول برنامه فیزیکی و ریز فضاها با توجه به نیازهای پروژه تهیه گردیدند سپس طراحی آغاز گردید .
مقدمه
هنرهای زیبا نماینده ی احساسات و روحیات هر قوم است و چون ذوقیات ملل
متفاوت است هنرهای مردم هم که تراوشهای روحی آنهاست از یکدیگر متمایز می
باشد . همانطور که آداب و عادات دو قوم ، مختلف است اگر موسیقی آنها نیز با
هم متفاوت باشد جای تعجب نیست . اوضاع جغرافیائی و طبیعی و عوالم روحی و
معنوی و طرز عقاید و افکار و کیفیت رسوم مذهبی و درجه تمدن و سوابق تاریخی و
حوائج زندگانی مادی همه در اختلاف موسیقی دو قوم عوامل مؤثری است. چنانکه
روح و ذوق و احساسات و عواطف ملل مشرق و مغرب زمین با یکدیگر جنبه های
کاملاً مشترکی ندارند و به همین سبب هنرهای آنها نیز روشهای مختلف دارد
.
ایرانی هر چه با موسیقی خارجی آشنا باشد و به موسیقی خود به نظر بی اعتنائی
بنگرد اگر موقع فراغتی برایش در رسد و از تلاش زندگی مادی خسته شود ،
دیوان حافظ و سعدی را می جوید و چند بیتی از آن را با آهنگ موسیقی ملی خود
که با آن پرورش یافته می خواند و اگر کتاب شعری نیافت و خود هم تصادفاً
شعری از حفظ نداشت ، باز با خود زمزمه ای می کند که بی آنکه خود متوجه باشد
آهنگ یکی از نغمات موسیقی میهن اوست . زیرا وی در دامن مادری پرورش یافته
که با آهنگ دشتی برایش لالائی خوانده ، در کوچه و بازار از دهان هر دوره
گردی نغمه ی ابوعطا و افشاری شنیده ؛ مؤذن و قاری قرآن با آهنگ حجاز گوش را
نوازش داده و قلبش را روشنی بخشیده دوستان و آشنایانش اگر موسیقی می
دانسته اند نغمه ی شور و شهناز را برایش نواخته و خوانده اند گدای رهگذر
با آهنگ منصوری یا نغمه دیگر از او کمک خواسته ، نوای نی چوپان را شنیده و
درویشی برایش مثنوی خوانده و بالاخره در سرزمینی تربیت شده که ناله جان سوز
دشتی و نوای غم انگیز سه گاه و نغمه ی باشکوه همایون و آواز راحت بخش نوا و
آهنگ نشاط آور ماهور در آن متداول و رایج بوده و بخصوص در دوران اخیر این
نغمه ها را مکرر از رادیو شنیده است ، چگونه کسی که به این الحان و نغمات
انس و الفت یافته می تواند با نوای دیگری که در دل او اثر نمی کند و با ذوق
و روحیات او توافق کامل ندارد خود را تسلیت دهد و از آن لذت برد ! در
موقع غم و بیچارگی انسان همه چیز را فراموش می کند و از تظاهرات زندگی
مادی بی اختیار منصرف می شود و اگر در حالت عادی به تقلید و تصنع خود را
فریفته ی آهنگ های موسیقی دیگران تصور می کند در این هنگام باز دنبال نغمه
و نوائی می گردد که در خون اجداد او نفوذ یافته و یادبود گذشته های شیرین و
خاطره های لذت بخش اوست . این همان موسیقی است که اول دفعه پای گهواره از
حنجره ی مادر در آمده و در گوش طفل اثری بخشیده که اگر تصمیم و اراده هم از
آن دست بردارد باز در اعماق دل نفوذ و تأثیر دارد و هر وقت موقع فرا رسد
نغمات آسمانی آن در گوش هوش بانگ می دهد و کار را به جائی می رساند که اگر
کسی را به ساز و آواز خوشی دسترسی نباشد با آهنگ صدای خود که هر چه هم بد
باشد برای او مطبوع و دل انگیز است نغمات موسیقی ملی خود را می خواند .
پس موسیقی که نماینده ی ذوق فطری است باید مطابق احساسات و مترجم خیالات
بشر باشد و چون ذوق و قریحه و احساس معیار مشترکی میان مردم اقوام مختلف
ندارد هر کشوری را موسیقی مخصوص است که خاطرات ایام گذشته و نمونه احساسات و
عواطف مردمی است که در آن کشور نشو و نما یافته اند و شک نیست که قدمت
تمدن و کیفیت زندگی دوره های مختلف و انقلابات و اتفاقات و حوادث تاریخی و
خاطرات شادی بخش و دوران غم انگیز گذشته همه دست به دست یکدیگر داده موسیقی
امروز ما را پدید آورده اند .
از طرف دیگر چون تمدن دنیا را به هم نزدیک کرده و بشر را تحت تأثیر ،
احساسات مختلف گذارده صنایع هر ملت نیز در نتیجه ی معاشرت با ملل دیگر
تغییر می کند و هر زمان رنگی تازه به خود میگیرد . مثلاً جائی که زبان و خط
ما که مهمترین نشانه ی ملیت ماست در اثر معاشرت با قوام دیگر تغییر کرده و
صنعت نقاشی و حجاری و معماری ما نیز هر زمان جلوه ای خاص به خود گرفته و
رسوم و آداب و عادات و طرز زندگی ما مکرر عوض شده یا ممکن است احساسات و
عواطف و ذوقیات ما که موسیقی ما هم نتیجه ی آنهاست تا ابد بر یک نهج و به
یک سبک باقی بماند
طبیعی است که موسیقی ما نیز مانند سایر هنرهای ما تنها متعلق به ملت ما
نبوده و هر نغمه از گوشه ای پدید آمده و با نغمات ملی ما مخلوط شده و تحت
تأثیر احساسات ما یک دوره ی تحول طولانی را پیموده تا به صورت الحان کنونی
درآمده و با آن که معلوم نیست اصل هر نغمه ای از کجا بوده ما تمام آنها را
اکنون موسیقی ملی خود می دانیم زیرا ذوق و قریحه ما آنها را پرورش داده و
این نغمات نتیجه ی حوادث گوناگون دوره های گذشته و خلاصه ی افکار و عقاید و
شیره ی احساسات و عواطف ماست
موسیقی هم یکی از هنرهای زیبا است . چنانکه اشاره شد در هر کشوری جلوه ی
خاصی دارد و ما باید از کیفیت تغییر و تبدیل آن در دوره های مختلف این کشور
آگاه باشیم . گرچه بیشتر نغمات قدیم موسیقی ما از بین رفته و جز نامی از
آنها باقی نمانده ولی همین نواهائی که امروز در دست ما می باشد و ذوق ملت
را با آن علاقه و رابطه ی مخصوصی است نباید از بین برود بلکه به این هم
اکتفا نکرده باید در صدد تکمیل این فن برآئیم و چنانکه اشاره شد وظیفه ی
ماست که آن را بر طبق احتیاج امروز پرورش دهیم و تا ممکن است در ضبط و حفظ
آن بکوشیم زیرا این نیز یکی از نشانه های تمدن ما و نماینده ی ذوق هنرمندان
کشوری است که بیش از دو هزار سال به این هنر دلبستگی داشته و تا هر جا که
تاریخ ما کشف شده موسیقی نیز آرام دهنده ی جان و تسلی بخش روان ما بوده است
.
یکی از نواقصی که مدتها موسیقی ما داشته این است که برای حفظ و ضبط نغمات
خط مخصوصی در کار نبوده و با آنکه آثار شاعران و ادیبان ما باقی مانده نغمه
های زیبا و آهنگ های موسیقی ما حافظی نداشته و فقط سینه به سینه از استاد
به شاگرد تلقین شده و حافظه ی فراموش کار ما نیز اغلب آنها را از یاد برده
است . چنانکه در دیوان شاعرانی چون رودکی و فرخی و فردوسی و منوچهری و
نظامی نام بسیاری از نغمات موسیقی ما محفوظ مانده ولی آهنگ این نوا های
گوناگون که هر یک اثر ذوق سازنده ای بوده از بین رفته : مثلاً در این چند
بیت منوچهری نام هیجده نغمه ی موسیقی ذکر شده که اکنون فقط یکی دو تای آن
باقی است و آن یکی دو نغمه هم چون از زمان منوچهری تا به حال که بیش از
نهصد سال است دست به دست نوازندگان گشته و نوشته نشده معلوم نیست چه
تغییراتی کرده ولی همین قدر می توان گفت که در این مدت دراز با این طرز و
روش بی شک به کلی دگرگون شده و شاید اینک دیگر شباهتی به اصل خود نداشته
باشد :
مطربان ساعت به ساعت بر نوای زیر و بم
گاه سروستان زنند امروز و گاهی اشکنه
گاه زیر قیصران و گاه تخت اردشیر
گاه نوروز بزرگ و گه نوای بسکنه
گه نوای هفت گنج و گه نوای گنج کاو
گه نوای دیف رخش و گه نوای ارجنه
نوبتی پالیزبان و نوبتی سرو سهی
نوبتی روشن چراغ و نوبتی گاویزنه
ساعتی سیوار تیر و ساعتی کبک دری
ساعتی سر و ستاه و ساعتی با روزنه
البته برای نگهداری موسیقی ایرانی تنها نوشتن نغمات ایرانی کافی نیست بلکه
باید بتدریج نوازندگان و سازندگان بیشتر با قواعد و اصول علمی موسیقی آشنا
شوند تا بتوانند راه نگهداری آن را در یابند و نغماتی که خود ترکیب می کنند
با سبک عمومی که در دنیا مرسوم است برای سازهای مختلف بنویسند و آنها را
رواج دهند و به تدریج گوش مردم را هم به این موسیقی آشنا کنند .
بر این اساس وجود مرکزی معتبر و خاص در جهت ترویج و اشاعه ی این هنر اصیل
با تکنولوژی روز و ایجاد یک بستر برای ارج نهادن به پیشکسوتان هنر موسیقی
در یک جامعه ی هنرمند بسیار چشمگیر و قابل توجیه است .